چرا اسامی فارسی در جهان عرب محبوب شده است؟

1 فروردین 1399

 
این آگهی مرتباً در رسانه‌های اجتماعی تکرار می‌شود: «من برای فرزندم یک اسم جدید/ منحصر به فرد/ غیرمأنوس می‌خواهم.» و به دنبال آن انواع نام‌هایی را می‌بینیم که تا کنون شنیده نشده‌اند. بعضی از آن‌ها از بخش امور اجتماعی و همگانی آنلاین و وبگاه‌ها یا دوبلۀ فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی گرفته شده‌اند و حتی در میان آن‌ها اسم بعضی شخصیت‌های فیلم‌های کارتونی هم دیده می‌شود. نام‌های خوش‌آهنگ و بامعنیِ کودکان چگونه تغییر پیدا کرده و بدون توجه به تلفظ و معنای ضمنی، جای خود را به اسم‌های عجیب و غریب داده‌اند.

 

مبادلۀ تاریخی

عرب‌ها در طول تاریخ از اسامی متداول در تمدن‌های همسایه‌شان الهام می‌گرفتند و اسم‌های غیرعربی را با الفبای عربی نوشته و این اسامی را در لغت‌نامه‌های خودشان می‌گنجاندند. بعضی از حروف الفبا باید تغییر می‌کرد و اضافه یا حذف می‌شد تا از لحاظ آوایی با نزدیکترین صدا در صوت عربی هماهنگی داشته باشد.

قدرت مذهبی و سیاسی دو انگیزۀ اصلی برای تغییر اسامی بود. با گرویدن غیرعرب‌ها به دین اسلام، بسیاری از اسم‌های فارسی و ترکی وارد زبان عربی شد و از طرف دیگر در حالی که جوامع فارس و ترک مسلمان می‌شدند اسامی عربی برگرفته از قرآن وارد این زبان‌ها شد. بااین‌حال، اگرچه مذهب عامل اصلی در انتخاب اسامی عربی برای فارسی‌زبانان و ترک‌ها بود، نفوذ سیاسی و فرهنگی بزرگترین نقش را در وارد شدن اسامی فارسی و ترکی به فرهنگ عرب داشت.

نجمیه البای، استاد زبان‌شناس ترک، می‌گوید تبادل اسامی بین ترک‌ها و اعراب به بیش از هزار سال قبل باز می‌گردد، یعنی زمانی که اسلام به آنتالیا رسید: «اتفاقاتی مانند رسیدن اعراب به آنتالیا، مسلمان شدن ترک‌ها و تأسیس امپراتوری عثمانی در وارد شدن زبان عربی و اسامی ذکر شده در قرآن به فرهنگ ترکی، نقش مهمی داشت. به طور مثال نام محمد پیامبر اسلام و صحابۀ او خیلی طرفدار داشت. در حال حاضر هم، عامه مردم هر متن عربی را مقدس می‌دانند.». از طرف دیگر، عرب‌ها برای نزدیک‌تر شدن به نخبگان حاکم ترک در امپراتوری عثمانی یا دستیابی به موقعیت اجتماعی اسامی ترکی را انتخاب می‌کردند. اما به گفتۀ نجمیه البای، هنگامی که در سال ۱۹۲۳ جمهوری سکولار ترکیه تأسیس شد «اسم‌های عربی محبوبیتش را از دست داد و مردم به اسم‌های ترکی خالص و اصیل روی آوردند.».

 

 

سابقه مبادله اسم بین فرهنگ‌های عرب و فارسی قدیمی‌تر است و به دوران پیش از اسلام بازمی‌گردد ولی اوج این مبادله از اواخر قرن دوازده تا اوایل قرن چهاردهم میلادی بود. خداداد رضاخانی، زبان‌شناس و کارشناس زبان فارسی در دانشگاه پرینستون، می‌گوید: «چنین مبادلاتی بالا و پایین داشته است. در بعضی دوره‌ها یک فرهنگ نفوذ بیشتری بر فرهنگ دیگر گذاشته ولی مشکل است بتوان سطح نفوذ این فرهنگ‌ها در یکدیگر در دوران تاریخی را دقیقاً تعیین کرد، به‌ویژه قبل از تأسیس کشورهای مدرن، که به دلیل عدم وجود ناسیونالیسم فرهنگی، مرزها انعطاف‌پذیرتر بودند.».

از لحاظ جغرافیایی، نام‌هایی که ریشه فارسی دارند در مناطق نزدیک به ایران و بین جوامع شیعه در لبنان و سوریه بیشتر معمول است. خداداد رضاخانی اضافه می‌کند که برخی از اسامی فارسی را می‌توان در مصر و شمال آفریقا یافت در حالی که در کشورهای حاشیه خلیج فارس تقریباً دیده نمی‌شوند.

امپراتوری‌های سلجوقی و عثمانی نقش مهمی در تبادل فرهنگی عرب‌ها و فارسی‌زبان‌ها داشتند چون هر دو امپراتوری دارای مرزهای مشترک با ایران قدیم بودند و بر سرزمین‌هایی که فارسی‌زبان بودند، حکومت می‌کردند. امپراتوری عثمانی به خصوص به ادبیات فارسی و ترجمه آن علاقه داشت.

در تاریخ عرب نمونه‌هایی از شخصیت‌های بانفوذ غیرعرب پدیده می‌شوند مانند نوباخ و سیبویه متخصص مشهور صرف و نحو عربی. علاوه بر این الاخشیدیه بنیانگذار سلسه الاخشیدیه، با وجود حکومت بر مصر و شمال آفریقا، نام خود را از فارسی گرفته بود. از طرف دیگر، در زمان حکومت سلسله عباسی، نظام موالی سبب شد ترک‌ها و فارس‌ها اسامی عربی انتخاب کنند. برخی از آنان حتی اسم اصلی خود را از دست دادند و در تاریخ تنها با اسم عربی‌شان شناخته می‌شوند.

آقای رضاخانی به اسم‌هایی در شاهنامه مانند ضحاک و مرداس اشاره می‌کند که وارد فرهنگ عربی شده و «حتی بعضی از رهبران آن دوره هم این اسامی را انتخاب کرده بودند.». اسم‌های دیگری مانند فیروز، شاهین، بندر و یزید نیز نمونه‌هایی از اسامی فارسی است که وارد فرهنگ عربی شده بود. امیر هم نامی است که در هر دو فرهنگ به وفور دیده می‌شود. ولی از لحاظ جنسیتی، اسمی مانند آریا در فارسی اسم مذکر و در عربی اسم مؤنث است. آزاده که در زبان فارسی اسم دختر است در زبان عربی به آزاد تبدیل شده و نام مرد است.

عامل دیگر در تبادل زبان فارسی و عربی، تفاوت آوایی هر دو زبان است. الفبای فارسی صدا یا حروفی که با «ح» و «عین» در زبان عربی برابر باشد ندارد و تلفظ صاد در زبان فارسی به غلظت تلفظ حرف صاد در زبان عربی نیست. اسم «میلاد» هم نمونه‌ای از این مشکل آوایی است. خداداد رضاخانی می‌گوید در ایران تصور عمومی این است که این اسم از فعل عربی «ولد» به معنی تولد گرفته شده است «ولی واقعیت این است که این نام از مشتقات اسم میثرا‌داتا قهرمان یک افسانه فارسی است. این اسم بعداً به مهراداتا، سپس به مهردات و بعد از آن به مهرداد و مهلاد و در نهایت میلاد تبدیل شد.».

 

نام‌های بی‌معنی

گرفتن اسم از سایر فرهنگ‌ها جزو تاریخ منطقه است و در زبان عربی بسیاری از اسامی غیرعربی دیده می‌شود؛ در صدر این اسم‌ها می‌توان اسامی پیغمبران را دید، ولی اسم‌هایی که انتخاب می‌شده همیشه اسم‌هایی بوده که معنی و اهمیت داشتند. اما محمد عبدالرزاق جمعه، مؤسس یک رسانه اجتماعی ابتکاری برای پیشبرد استفاده صحیح از زبان عربی، می‌گوید حالا اسامی به صورت مُدِ منحصربه‌فرد خودشان درآمده‌اند. «عده زیادی امروزه اسم‌هایی دارند که جدا از معنی (البته اگر معنی داشته باشند) عجیب ولی از نظر آوایی گوش‌نواز هستند و بعضی وقت‌ها سعی می‌کنند برای اسم یک معنی پیدا کنند که اصلاً درست نیست».

وقتی بخش عربی بی بی سی نمونه این اسامی را به آقای رضاخانی نشان داد او گفت که بیشتر این اسامی فارسی نیستند و بعضی هم ممکن است از مشتقات اشتباه باشند. وی می‌گوید به طور مثال در فارسی کلمه هنار وجود ندارد ولی کلمه هنر فارسی است. او اضافه می‌کند که به نظر می‌رسد اسم عربی «بیجان» در حقیقت معرب‌شده کلمه فارسی بیژن باشد که اسم متداولی در زبان فارسی است. وی معتقد است که هیچ یک از این‌ها آن معنی را که در رسانه‌های اجتماعی و سایر رسانه‌های آنلاین عنوان می‌شود، ندارند و سایر اسامی عربی مانند یوکابد، ریفا، رماز، سوالین و بریهان که ادعا می‌شود برگرفته از زبان فارسی است، در این زبان وجود ندارد.

به عقیده رضاخانی این تمایل که اسم‌های عجیب و غریب را انتخاب کرده و ادعا کنند که در سایر زبان‌ها دارای معنی است در حقیقت «برای افتخار به داشتن یک فرهنگ بین‌المللی است نه محلی. این اتفاقی است که اخیراً در ایران رخ داده، جایی که مردم شروع کرده‌اند از نام‌هایی استفاده کنند که فکر می‌کنند دارای ریشه‌های مخصوصی در میراث فارسی است در حالی که در حقیقت این اسم‌ها هیچ معنایی ندارند.».

 

معنی و اهمیت

از لحاظ تاریخی، اسم به شخصی که متولد می‌شد اهمیت و موقعیت اجتماعی می‌داد. به همین جهت است که والدین از مجموعه اسم‌هایی که در خانواده تکرار شده بود استفاده می‌کردند که در حقیقت برای حفظ میراث گذشته‌شان بود اما به گفتۀ رضاخانی انگیزه انتخاب اسامی حالا تغییر کرده و عوامل دیگری مطرح است «به طور مثال پس از انقلاب اسلامی در ایران، مردم تمایل پیدا کردند اسم‌هایی که عربی و ریشه اسلامی دارند انتخاب کنند.». ایران شاهد روند جدید اسم‌هایی مانند محمد، علی، رضا، مصطفی و محمود بود و از اسامی فارسی مانند شهرام و شاهین روی برگرداند.

اما اخیراً، برخی از ایرانیان (به ویژه کسانی که تمایلات سکولار دارند) از اسم‌های عربی با ریشه اسلامی فاصله گرفته‌اند «و نام‌های فارسی انتخاب می‌کنند. بعضی از این اسامی قبلاً به کار برده نشده یا اینکه با پیشرفت زبان تغییر کرده، به همین جهت به اسمی تبدیل شده‌اند که هیچ معنی منسجمی ندارد.».

درمورد عرب‌ها، محمد عبدالرزاق جمعه، می‌گوید انتخاب اسم‌هایی که ادعا می‌شود ریشه خارجی دارند به دلیل غربی شدن جامعه است همان‌طور که غذا، نوشابه و لباس غربی را ترجیح می‌دهند. «مشکل حقیقی، دادن اسم‌هایی به فرزندان است که هیچ معنایی ندارد و بعد ادعا می‌کنند که در زبان عربی یا یک زبان دیگر دارای معنی است.». بعضی از کلمات عربی که ریشه خارجی دارند، حتی در قرآن آمده است به طور مثال قمیص، استبرق و یم. بنابراین، براساس گفته‌های محمد عبدالرزاق جمعه، تا وقتی اسم دارای معنی و آوایی دلنشین است مهم نیست که از زبان دیگری آمده. «ولی انتخاب اسامی بی‌معنی با اصوات عجیب یک مشکل واقعی است حتی اگر از زبان عربی مشتق شده باشد.».


منبع بی‌بی‌سی
برچسب‌ها اسامی فارسی نام‌های عربی تبادل فرهنگی اسم‌های بی‌معنی