تحول نامگذاری فرزندان در شهر تهران

مقدمه
فرضیهها
روششناسی
که در اصل نامهایی که یادآور سنتها و گذشته است را سنتی و نامهایی که امروزیتر و جدیدترند را مدرن در نظر گرفتیم. در برخی موارد با نامهای ترکیبی مواجه میشویم که با توجه به اوضاع جامعه و در نظر گرفتن زمان، آنها را در مقولات فوق گنجاندیم. بهطور مثال «نازنین زهرا» یک نام ترکیبی مدرن به شمار میرود و «صفرعلی»، یا «غلامعلی» یک نام ترکیبی سنتی است. این مثلث ما را به سمت تغییرات ارزشی و شاید به سمت سکولاریسم هدایت میکند.
منظور از دوره تاریخی در این تحقیق، تقسیم کردن سالهای انقلاب تا اصلاحات به پنج دوره است که درواقع درصدد بودهایم افراد متولد هر دوره را در یک طبقه جای دهیم. این طبقات عبارتاند از:
با توجه به زمینهها و محدودیتهای تحقیق، تهران را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم کرده و مناطق 1 تا 6 را مناطق شمالی و اصطلاحاً بالای شهر و مناطق 7 تا 21 را مناطق جنوبی یا اصطلاحاً پایینشهر نامیدیم.
با توجه به جمعیت تهران درصدد برآمدیم جمعیت آماری خود را از میان دانشآموزان و با استفاده از نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تصادفی انتخاب کنیم. بهاینترتیب که بعد از تقسیم مناطق به دو قسمت شمالی و جنوبی، از میان هر ناحیه چند منطقه و از میان این مناطق چند مدرسه را بهطور تصادفی و اتفاقی انتخاب کردیم. از میان مدارس نیز بهطور تصادفی چند کلاس را برگزیدیم. بدین ترتیب از میان مناطق شمالی (بالای شهر)، مدارس مناطق 2، 3، 5، 6 و از منطقه جنوبی (پایینشهر) مدارس مناطق 11، 15، 16 و 19، انتخاب شدند.
با توجه به مطالب فوق و تقسیمبندی دورههای تاریخی به 5 دوره، جمعیت نمونه ما (400 نفر) بر اساس جدول میزان حجم نمونه و خطای نمونهگیری از کتاب پیمایش در تحقیق اجتماعی نوشته دواس انتخاب شده است که بر این اساس در سطح اطمینان 95% و خطای نمونهگیری 5% حجم نمونه طبق برآورد جدول مذکور 400 نفر است. این 400 نفر شامل 20 گروه میشوند که در هر گروه 20 نفر بهعنوان واحدهای نمونه وجود دارد. 10 گروه آن متعلق به پسران (شامل 5 دوره تاریخی مربوط به مناطق شمالی و 5 دوره مربوط به مناطق جنوبی) و 10 گروه متعلق به دختران (شامل 5 دوره تاریخی مربوط به مناطق شمالی و 5 دوره متعلق به مناطق جنوبی) است. بهطور مثال نام «آزاده» بهعنوان اسم دختر (مربوط به دوره بعد از انقلاب) در منطقه شمالی تهران یا اصطلاحاً بالای شهر، در حیطه نامهای ایرانی مدرن میباشد. جدول شمارۀ 1 نشاندهنده نوع توزیع جمعیت نمونه آماری در این تحقیق است.
دوره تاریخی | دختر | پسر | جمع (درصد) | ||
پایینشهر | بالای شهر | پایینشهر | بالای شهر | ||
دوره انقلاب | 5 | 5 | 5 | 5 | 20 |
دوره جنگ | 5 | 5 | 5 | 5 | 20 |
دوره پایان جنگ | 5 | 5 | 5 | 5 | 20 |
دوره سازندگی | 5 | 5 | 5 | 5 | 20 |
دوره اصلاحات | 5 | 5 | 5 | 5 | 20 |
جمع (درصد) | 25 | 25 | 25 | 25 | 100 |
از هر دوره، مدارسی به تفکیک جنسیت انتخاب شدند. بدین ترتیب که در هر دو ناحیه شمالی و جنوبی ما دختران و پسرانی داریم که در هر دوره سنی جای میگیرند. بر اساس طبقهبندی انجامشده، هر یک از نامها در گروههای زیر جای میگیرند:
تحلیل یافتهها
نوع نام افراد
|
درصد
|
اسلامی - سنتی
|
28.3
|
اسلامی - مدرن
|
28.0
|
ایرانی - سنتی
|
8.8
|
ایرانی - مدرن
|
28
|
غربی
|
6.3
|
جمع
|
100.0
|
براساس تحلیلهای انجامگرفته، 18 درصد پسرها (بالاترین درصد) دارای نامهای اسلامی - مدرن و در مقابل دختران با 25/11 درصد دارای بیشترین نام ایرانی - مدرن بودهاند. همچنین انتخاب نام غربی برای پسران در حداقل میزان خود واقع شده است و این میزان برای دختران در مورد نامهای ایرانی - سنتی صدق میکند. نتیجه بررسیها و تحلیلهای انجامشده حاکی از آن بود که بین جنسیت و نوع نام افراد رابطه معنیداری مشاهده میشود که شدت این رابطه ضعیف برآورد شد. آنچه در جدول شمارۀ 4 مشاهده میگردد بیانگر همین مطلب است.
جنسیت | نوع نام افراد | جمع (درصد) | ||||
غربی | ایرانی - مدرن | ایرانی - سنتی | اسلامی - مدرن | اسلامی - سنتی | ||
پسر | 75/0 | 5/7 | 25/6 | 18 | 17 | 50 |
دختر | 5/12 | 25/21 | 5/2 | 10 | 25/11 | 50 |
جمع | 25/6 | 75/28 | 75/8 | 28 | 25/28 | 100 |
برای بررسی نوع نامها در دورههای تاریخی که ذکر گردید، جدولی تهیه کردیم که بتواند بهخوبی نوع این رابطه را نشان دهد. طبق اطلاعات جدول شمارۀ 5، در دوره انقلاب بیشتر افراد دارای نام اسلامی - سنتی بودهاند و از اسامی غربی و ایرانی - سنتی به مقدار بسیار ناچیزی استفاده شده است، بهطوریکه میتوان نادیده گرفت. در دوره جنگ نیز با کمی تغییر میتوان گفت بیشتر افراد دارای نام اسلامی - سنتی بودهاند و از نام غربی استفاده نشده است. این روند در دورههای بعد تعدیل شده و نهایتاً در دوره اصلاحات با پراکندگی نسبتاً زیادی مواجه هستیم. با توجه به سطح معناداری (0.00) رابطه کاملاً معناداری بین نوع نام افراد و دوره تاریخی مشاهده میشود و بر اساس شاخص «وی کرامر» شدت رابطه نسبتاً ضعیف است.
دوره تاریخی | نوع نام افراد | جمع (درصد) | ||||
غربی | ایرانی - مدرن | ایرانی - سنتی | اسلامی - مدرن | اسلامی - سنتی | ||
دوره انقلاب | 5/0 | 5 | 5/1 | 4 | 9 | 20 |
دوره جنگ | 25/0 | 5/4 | 5/2 | 75/6 | 6 | 20 |
دوره پایان جنگ | 1 | 6 | 3 | 5 | 5 | 20 |
دوره سازندگی | 25/1 | 7 | 1 | 75/5 | 5 | 20 |
دوره اصلاحات | 25/3 | 25/6 | 75/0 | 5/6 | 25/3 | 20 |
جمع (درصد) | 25/6 | 75/28 | 75/8 | 28 | 25/28 | 100 |
جدول شمارۀ 5 فرضیه آخر ما را تحلیل میکند:
منطقه مسکونی | نوع نام افراد | جمع | ||||
غربی | ایرانی - مدرن | ایرانی - سنتی | اسلامی - مدرن | اسلامی - سنتی | ||
شمالی | 5/4 | 17 | 5/5 | 12 | 11 | 50 |
جنوبی | 75/1 | 75/11 | 25/3 | 16 | 25/17 | 50 |
جمع | 25/6 | 75/28 | 25/6 | 28 | 25/28 | 100 |
همانگونه که در جدول فوق مشاهده میشود بیشتر افراد نمونه ساکن مناطق شمالی نام ایرانی - مدرن دارند و در مقابل افراد ساکن جنوب شهر تهران بیشتر دارای نام اسلامی - سنتی هستند. در همین باره در منطقه جنوبی با حداقل نام غربی مواجه هستیم و در منطقه شمال شهر تهران این میزان (حداقل) در گروه نام ایرانی - سنتی به چشم میخورد. تحلیلهای انجامشده نشان دادند که با سطح معناداری (0.001) رابطه کاملاً معناداری بین نوع نام افراد و منطقه مسکونی مشاهده میشود. علاوه بر آن شدت رابطه بر مبنای ضریب وی کرامر نسبتاً ضعیف برآورد شده است.
نتیجه
از مرحلهای که یک نظام ارزشی جدید با نظام ارزشی قدیم به مقابله جدی برمیخیزد و دو نظام تقریباً به قدرت مساوی میرسند، تا زمانی که نظام جدید بر نظام قدیم غلبه میکند ما با فرآیند تغییر ارزشها مواجه هستیم. روند این حرکت به این صورت است که اقشار طبقه بالا برای متمایز کردن خود از دیگر اقشار دست به ابتکارهایی میزنند. ازجمله تغییر در لباس و وضع ظاهر و حتی نام، در مقابل دیگر اقشار برای همانندسازی به سمت تغییر و هماهنگسازی با قشر بالای جامعه پیش میروند و این روند متمایزسازی همچنان ادامه مییابد. بنابراین، نتیجه این برتریجوییها تغییر در ارزشها و سبک زندگی و سلیقه و گرایش به مصرفگرایی است. در این میان جامعهای که بتواند خود را با روند تغییرات هماهنگ سازد شکست نخورده و میتواند به اهداف خود دست یابد.
درواقع شاید بتوان بهعنوان نتیجهگیری آخر به این مطلب اشاره کرد که بدین ترتیب در جامعه ایرانی ما با تغییرات نامحسوسی مواجه هستیم. درواقع تقریباً افراد جامعه پس از جنگ (جنگ ایران و عراق) از نامهای اسلامی ناب رویگردان شده و بیشتر به سمت نامهای ایرانی و یا حتی غربی گرایش پیدا کردهاند. هرچند میزان این گرایش بین افراد ساکن مناطق جنوبی شهر نامحسوستر و کمتر است. بههرحال به نظر میرسد برای تأیید بیشتر این مدعا به تحقیقهای جامعتری نیاز است و باید از تحقیقهای بنیادی دیگری نیز بهره برد.

